خلاصه داستان: داستان فیلم تخته گاز
«سلیمان» قطار خنده را به قصد اثبات مرد بودنش در خانواده و جامعه تخته گاز می راند چرا که به هزار و یک دلیل زیر سوال قرار گرفته شده و خود او خود نیز به این امر واقف شده و درصدد رفع نواقص خود برآمده است و در این مابین فضای شاد و مفرحی را برای مخاطبین به ارمغان می آورد و در این مسیر فراز و نشیب هایی را پشت سر می گذارد و در ایستگاه های مختلف خنده توقفی می کند.
خلاصه داستان: خلاصه فیلم: شهید ستاری به کمک همراهان صدیق و با اعتمادش، پایه های تولید هواپیماهای جنگی را بنا میکند که بعدها این نوع هواپیماها با نامهای آذرخش و صاعقه شناخته میشوند.