خلاصه داستان: داستان سریال جیران - قسمت 9
جیران که توانسته حرفش را به کرسی بنشاند همراه شاه به اردوی شکار می رود، اما او برای شکار نیامده است. بدعت جیران در کاخ ولوله انداخته. عباس میرزا برادر ناتنی شاه، حاکم قم است ولی مادرش، خدیجه چهریقی، سودای پادشاهی پسر را در سر می پروراند…اما خواجه روشن کیست و سر در آخور چه کسی دارد؟…
خلاصه داستان: داستان سریال جیران - قسمت 8
صدراعظم برای محکم تر کردن جایگاهش به فکر این است که ملک زاده را برای پسرش میرزا کاظم خواستگاری کند. سیاوش هم به قراول خانه بر می گردد و قرار است جزو ملازمان شاه به شکار بروند. جیران که به این موضوع پی می برد نگران می شود. آیا سیاوش نقشه ای دارد؟…
خلاصه داستان: داستان سریال جیران - قسمت 6
«زنهار که طراز و طریقت گم شده و مجاز و حقیقت به هم آمیخته. سهم رعیت کابوس است و سهم سلطان تخت طاووس. کجاست تدبیر کریم خان که تاج شاهی پس بگیرد از ما ندانم کارها؟ کجاست شمشیر نادر که انتقام بکشد از ما خراب کارها؟ مملکت آشفته است و امیرکبیر در گور خفته است. هر نامی آبستن ننگ است و هر صلحی آبستن جنگ. آدمیزاد قبله عالم هم که باشد پناه می خواهد. قلعه ای می خواهد که جان پناهش باشد. برای اولاد آدم هیچ قلعه ای محکم تر از عشق نیست. بدهید همه جا جار بزنند که: ایهالناس! دیروز در حوالی تجریش، پادشاه شما عاشق شد…»
خلاصه داستان: داستان سریال جیران - قسمت 7
طبق وعده بعد از اینکه جیران خلعت سرخ به سر کرد سیاوش از زندان ازاد می شود. سلمان از او می خواهد به قراول ها بپیوندد. سیاوش نمی پذیرد و اندوهگین و خشمگین از ستمی که به او رفت به کوهسار برمی گردد. در آنجا ننه آشوب می گوید باید برگردد به کاخ….
خلاصه داستان: داستان سریال جیران - قسمت 5
جیران را به محضر قبله عالم میبرند، اما شاه این جیران غمگین دلمرده را نمیخواهد. پس او را مرخص می کند تا روزی که سر صف سلام به نشانه همدلی با شاه شال سرخ به سر کند. سیاوش می رسد اما جیران رفته است. کجا؟ به دربار شاه….