خلاصه داستان: داستان فیلم آینه بغل
مرتضی که در گاراژ کار می کند و به مناسبت سالگرد نامزدی اش از گاراژ ماشین گران قیمتی را امانت برمی دارد، در همین حین که نامزد او سوار بر ماشین است ناگهان ماشین شهرداری با آینه بغل ماشین او برخورد و آینه بغل او می شکند و خسارت زیادی به ماشین وارد می شود حالا مرتضی و نامزدش برای عذر خواهی به منزل شاهانه شاهرخ می روند و ...